همسفر تنها نرو بذار تا با هم بریم
سرنوشته مون یکی هر دو مون مسافریم تازه از راه رسیدم هنوزم خسته ی رام
همسفر تنها نرو بذار تا من هم بیام
سخت دل کندن از این شهر و دل بستگیام
بودن از خونه جدا با همه خسته گیام
جون به لبهام رسیده تا به کی دربدری گرد غربت روتنم که بازم باید بری
بذار تا خستگی از این تن خسته بره
سخت دل بستگی از شهر دل بسته بره
اگه بذاری بیام من میشم سنگ صبور
گوش به قصه هات میدم شهر غربت راه دور
شاعر : فرهاد شیبانی
۱ نظر:
سلام پاکت جون شفتالوی من.
فیلم ۹ رو دیدم ولی اون یکی نه.
کجا ببینم؟وبسایتی سراغ داری که مجانی نشون بده؟
راستی نبینم غمگینی ؟
دنیا که به اخر نرسیده.
همونطور که قبلا زندگی میکردیم دیگه! هان؟
از اون بدتر که نمیشه.
تا خدا و عقل و زمان ببینیم چی می‌خواد.
ممنون میشم اگر اون مطلب من رو که به خامنه یی نوشتم ببری دنباله.لزومی هم نداره بنویسی از دنیا ایرانی.بهتر به مطلب رای بدن نه به اسم.
MERSI
ارسال یک نظر