صد سال تنهایي
گابریل خوزه گارسیا مارکز
«اگر حقیقت داشته باشد که میگویند رمان مرده است یا در حال مردن است، پس همگی از جا برخیزیم و به این آخرین رمان (صدسال تنهایی) سلام بگوییم!».
(ناتالیا گینزبورگ، نویسندهی نامدار ایتالیایی)
در اشاره به بیوگرافی و آثار «گابریل گارسیا مارکز» به چند سطر اکتفا میکنم:
او در سال ۱۹۴۱ اولين نوشتههايش را در روزنامهای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبيرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصيل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت. در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان صد سال تنهايي کرد و آن را در سال ۱۹۶۸ به پايان رساند که به عقيدهٔ اکثر منتقدان شاهکار او به شمار میرود. او در سال ۱۹۸۲ برای این رمان، برندهٔ جايزه نوبل ادبيات بوده است.
او در سال ۱۹۹۹ رسماً مرد سال آمريکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبيا با ارسال طومارهايی خواستار پذيرش رياست جمهوری کلمبيا توسط مارکز بودند که وی نپذيرفت.
مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادويي است، اگرچه تمام آثارش را نمیتوان در این سبک طبقهبندی کرد.
از جمله مشهورتري آثار گارسيا ماركز : صد سال تنهايي ,ظهر سه شنبه , كسي به جناب سروان نامه نمي نويسد ,ساعت شوم ، سرگذشت یک غریق، وقایعنگاری یک جنایت از پیش اعلامشده، تدفین مادربزرگ، بازگشت پنهانی میگل لیتین به شیلی، ژنرال در هزارتوی خود، عشق سالهای وبا، از عشق و دیگر اهریمنان، طوفان برگ، گزارش یک مرگ، گزارش یک آدمربایی، ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی، زندهام که روایت کنم و پدرسالاري پدر مقدس، هستند . ماركز اولين كتابش را با سرمايه خصوصي خود منتشر كرد چون هيچ ناشري حاضر به چاپ آن نبود .
و اما..صد سال تنهايي او تمام خاطرات خوب و بد دوران كودكي و نوجواني اش را در این رمان مشهور مورد خلاقيت ادبي قرار داد. دراين كتاب زنان باعث نظم در جامعه و جهان ميشوند ، در صورتيكه مردان موجب هرج و مرج و انارشي ميگردند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر